ورود یا ثبت نام
لطفاً منتظر بمانید، درحال پردازش...
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام کردن
×

دیدگاه سیستمیک در مقابل دیدگاه سنتی در پیشگیری از مرگ و میر ناشی از حوادث ترافیکی

دیدگاه های مختلفی تاکنون برای پیشگیری از مرگ و میر ناشی از حوادث ترافیکی وجود داشته است. از Es 3 ها که شامل آموزش، اعمال قانون و مهندسی بوده است که بعدها تا Es 6 نیز افزایش یافت و موضوعات تغییر محیط، ارزیابی، مشوق های اقتصادی هم مورد تاکید قرار گرفتند. دیدگاه بهداشت عمومی، ماتریکس هدن، ماتریکس کارول، دیدگاه سیستمیک و درنهایت دورنمای صفر از دیگر دیدگاه ها در پیشگیری از مرگ و میر ناشی از حوادث ترافیکی بوده است. بصورت کلی دو دیدگاه اصلی در پیشگیری از مرگ و میرناشی از حوادث ترافیکی وجود دارد: دیدگاه سنتی و دیدگاه سیستمیک. در دیدگاه سنتی خطای انسانی اصلی ترین مسئله در نظر گرفته می شود و در این دیدگاه بصورت نانوشته از 70 تا 90 درصد علل مرگ و میر ناشی از حوادث ترافیکی به عامل انسانی نسبت داده می شود و راه مقابله با آن غالبا آموزش و تغییر رفتار انسان از طریق کمپین ها و یا آموزش های گروهی می باشد. تلاش این دیدگاه بر ایجاد error- free behavior است و دستیابی به این مهم عمدتا از طریق تبلیغات آموزشی است. در مقابل تغییر محیط برای تغییر رفتار کمتر مورد توجه بوده است. دیدگاه سنتی در اکثر قریب به اتفاق کشورهای با درآمدپایین و متوسط وجود داشته است و سرمایه گذاری ها بجای ارتقای سیستم حمل و نقل، عمدتا بر تغییر رفتار کاربران راه صورت می گیرد. در مقابل در دیدگاه سیستمیک که غالبا در کشورهای موفق در مدیریت آسیب های ترافیکی بوده نقش بسیار موثرتری داشته است. این دیدگاه یک استراتژی اصلی و پایه دارد که تاکید می کند که در وقوع رخدادهای ترافیکی، سطح انرژی حرکتی قابل تبادل در سیستم حمل و نقل باید کمتر از میزان تحمل بدن انسان در مقابل آسیب شدید و یامرگ باشد. برای نیل به این هدف تاکید اصلی برا ارتقای ایمنی سیستم حمل و نقل بوده، بطوری که سیستم حمل و نقل باید ارتقا یابد تا اجازه خطای انسانی داده نشود و در صورت بروز حادثه سطح انرژی تبادل شده موجب مرگ و یا آسیب شدید نگردد. در این دیدگاه توجه خیلی زیادی به سرعت و مدیریت سرعت گردیده است.سرعت اولین عامل بروز حادثه، اولین عامل بروز آسیب و عامل شدت آسیب می باشد که در دیدگاه سیستمیک تاکید زیادی بر آن شده است. این اصل گرچه ساده ولی اجرای آن قدری مشکل می نماید. این مشکل چالش اصلی کشورهای با درآمد پایین و متوسط می باشد محدودیت سرعت بعنوان رکن مهمی در مدیریت سرعت بخصوص در دورنمای صفرمرگ و میرناشی از حوادث ترافیکی مورد توجه جدی تری قرار گرفته است این اصل می گوید اگر در هرجا امکان برخورد خودرو با عابر پیاده و کاربران آسیب پذیر داشته باشد سرعت باید به 30 کیلومتر تقلیل یابد. این مهم در کشورهای با درآمد پایین و متوسط بسیار مورد بی توجهی قرار گرفته است. در کشور ایران نیز در مناطق شهری قانون محدودیت سرعت کمتر مورد توجه مسیولین بوده است و بیشتر در مناطق بین شهری مورد توجه است. بطورخلاصه برای استقرار دیدگاه سیستمیک در کشورهای با درآمد پایین و متوسط، اگر امکان ارتقای سیستم حمل و نقل میسر نباشد بیشترین تمرکز بر مدیریت سرعت و اعمال محدودیت های سرعت هم در مناطق شهری و هم بین شهری باید صورت گیرد.

دکتر داود خراسانی زوارهدانشیار ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
 
منتشر شده در هشتمین کنگره بین المللی سلامت در حوادث و بلایا در سال ۱۳۹۶