ورود یا ثبت نام
لطفاً منتظر بمانید، درحال پردازش...
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام کردن
×

سواد سلامت در دوران همه گیری کووید19

بیماری همه گیر کروناویروس منجر به تغییرات عمده ای در زندگی مردم شده است. دولت‌ها در سرتاسر جهان مجبور بودند محدودیت‌هایی را به عنوان ابزاری برای کاهش سرعت شیوع اعمال کنند. در بسیاری از کشورها، این پاسخ منجر به وابستگی مردم برای اطلاعات به دولت شده است. با این حال، سطح اعتماد به دولت در کشورهای مختلف متفاوت است. اعتماد به نهادها برای مشروعیت بخشیدن به تصمیمات اتخاذ شده توسط مقامات و دستیابی به همکاری شهروندان بسیار مهم است. عدم همکاری مردم با محدودیت‌های اعمال‌شده برای کنترل همه‌گیری احتمالاً باعث تشدید این مشکل شده است. برخی از افرادی که مایل به رعایت الزامات بودند ممکن است به درستی درک نکرده باشند. کشورهایی که بهترین شرایط را کنترل کردند، کشورهایی بودند که به توصیه های بهداشتی به سرعت پاسخ دادند. حتی در شرایط فعلی، برخی افراد معتقدند که همه اینها یک تئوری توطئه بزرگ است که اطلاعات نادرست به سرعت در رسانه های اجتماعی منتشر می شود. این می تواند نتیجه سواد سلامت[1] پایین باشد. برای افرادی که قوانین فاصله گذاری اجتماعی را رعایت نمی کنند، انزوا یا قرنطینه اقدامات اجباری اعمال شده است. این رویکرد یک رویکرد از بالا به پایین است که احتمالاً با مقاومت مواجه می شود. همچنین با یک پاسخ واکنشی به یک مشکل موجود است که توسط همه‌گیری برجسته شده است، یعنی سواد سلامت ضعیفی که در جمعیت وجود دارد. سواد سلامت ضعیف مشکل جدیدی نیست و در گذشته برجسته شده است. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده است که در ایالات متحده، 26٪ از مردم سواد عمومی پایین دارند، و در استرالیا، 59٪ سواد سلامت ناکافی دارند. شدت وضعیت فعلی از مردم خواسته است که به سرعت اطلاعات کسب کنند و رفتار خود را تغییر دهند. در نتیجه، مواد آموزشی که به راحتی قابل درک است، توسعه یافت و برای اقشار مختلف مردم در دسترس قرار گرفت. در یک بیماری همه گیر، زمانی که نیاز به واکنش فوری است، بهبود سواد سلامت جمعیت در همان زمان لایه پیچیدگی بیشتری برای رسیدگی به مسائل قریب الوقوع می افزاید. داشتن دانش قبلی و توانایی در تعیین منطق یک تصمیم می‌تواند انگیزه درونی، یادگیری بیشتر و کمک به کنترل شیوع را برای افراد آسان‌تر کند. یک نظرسنجی مقطعی جامعه در استرالیا نشان داده است که افراد با سواد سلامت پایین در درک رفتار پیشگیری و یافتن و درک اطلاعات COVID-19 ارائه شده توسط دولت با مشکل بیشتری روبرو هستند. آنها همچنین احتمال بیشتری داشت که اطلاعات نادرست در مورد COVID-19 منتشر کنند. این امر نیازمند رویکردی بهتر برای همه گیری های آینده است: نیاز به یک راه حل پیشگیرانه به جای واکنشی برای این موقعیت ها. ما باید افراد را برای درک خطراتی که در این شرایط رخ می دهد توانمند کنیم و به طور ایده آل در آینده پاسخی از پایین به بالا داشته باشیم. این موضوع سؤالاتی را در مورد سواد سلامت و چگونگی بهبود آن ایجاد می کند: یکی از راه های انجام این کار آموزش است، و این باید در اوایل زندگی انجام شود، به ویژه زیرا سواد سلامت می تواند نابرابری های موجود در سلامت را افزایش دهد.

رویکردی متفاوت به سواد سلامت

یکی از راه‌های دستیابی به یک پاسخ پیشگیرانه به همه‌گیری‌ها، بازنگری در آموزش ابتدایی و متوسطه در سطح جهانی - و نه تنها آموزش مردم در زمان همه‌گیری - بلکه قبل از آن است. دانش سواد بهداشتی پایه (شامل اپیدمیولوژی) نه تنها باید بخشی از مدارک مرتبط با سلامت در مقطع کارشناسی بهداشت باشد، بلکه باید بخشی از برنامه درسی اجباری برای همه مدارس متوسطه و ابتدایی باشد، اگر قبلاً وجود نداشته باشد. ما همچنین باید در نحوه برقراری ارتباط تجدید نظر کنیم تا برای دانش‌آموزان جذاب و آسان باشد تا آنچه را که در مدرسه می‌آموزند با آنچه در طول یک بیماری همه‌گیر اتفاق می‌افتد ترجمه کنند. فناوری‌هایی مانند بازی‌های جدی یا واقعیت مجازی می‌توانند موضوعات پیچیده‌ای را شبیه‌سازی کنند و به دانش‌آموزان در درک موضوعات پیچیده کمک کنند که در غیر این صورت به دلیل هزینه یا خطرات موجود، تکرار آن در کلاس دشوار است.

به عنوان مثال، استفاده از بازی‌ها برای شبیه‌سازی اثر بیماری‌های همه‌گیر، آنچه در هنگام اتخاذ تصمیم‌های مختلف اتفاق می‌افتد و تأثیر تصمیم‌های مختلف در میان سهامداران مختلف. پدیده پیچیده ای مانند این از شبیه سازی پیامدهای اقدامات مختلف سود می برد. بازی‌ها قبلاً با موفقیت در آموزش استفاده شده‌اند و می‌توانند جایگزینی برای روش‌های غیرفعال آموزش باشند که به ماندگاری طولانی‌مدت نمی‌رسند. با این حال، ساخت بازی‌ها در مقایسه با انواع رسانه‌های دیگر گران است. آنها به تخصص سهامداران مختلف نیاز دارند و در دسترس قرار دادن آنها در یک محیط محدودیت منابع ممکن است دشوار باشد. ایجاد مجموعه‌ای از بازی‌های منبع باز که به راحتی با کلاس‌ها و زمینه‌های مختلف سازگار هستند، کمک خواهد کرد. بازی‌ها باید به راحتی توسط معلمانی که لزوماً دانش برنامه‌نویسی ندارند، سفارشی شوند تا بتوانند به زمینه‌ای که آموزش در آن انجام می‌شود، توجه کنند. علاوه بر این، بازی‌ها باید بتوانند با محدودیت‌های مختلفی که دانش‌آموزان و معلمان با آن‌ها کار می‌کنند (یعنی دانش‌آموزان دارای معلولیت؛ محدودیت‌های منابع، مانند پهنای باند کم یا هزینه اتصال که می‌تواند بازدارنده باشد) سازگار شوند. این برای تضمین دسترسی عادلانه به آموزش است. استفاده از فناوری در آموزش نیز دارای اشکالاتی است. اگرچه در حال حاضر تحقیقات زیادی در مورد مزایای فناوری در آموزش وجود دارد، بهترین راه های استفاده از آن در کلاس درس هنوز به خوبی تعریف نشده است. این امر به ویژه در مورد فناوری های جدید مانند بازی ها و واقعیت مجازی دیده می شود. با این حال، از آنجایی که سواد سلامت به عنوان یک عامل کلیدی تعیین کننده سلامت شناخته می شود، بررسی جایگزین های مختلف برای تعامل بهتر دانش آموزان با سلامتی آنها باید از اهمیت زیادی برخوردار باشد. از آنجایی که افراد دارای شرایط اجتماعی و اقتصادی-اجتماعی محروم سواد سلامت پایینی دارند و تحصیلات پایین بر سواد سلامت تأثیر می گذارد، بهبود سواد سلامت باید به عنوان بخشی از آموزش اجباری کودکان اتفاق بیفتد.

 

[1] Health Literacy

نویسنده: دکتر حمید صفرپور

دکترای تخصصی سلامت در بلایا و فوریت ها

کپی با ذکر منبع وبسایت جامع سلامت در حوادث و بلایا مجاز می باشد.