معادل فارسي واژههاي لاتين مديريت خطر حوادث و بلايا از مواردي است كه همواره صاحبنظران و دستاندرکاران به آن توجه ویژه دارند. علاوه بر آن تعريف هر واژه نيز مورد توجه و نياز مجامع بينالمللي می باشد. به همین دلیل در ادامه به برخی از مهمترین مفاهیم و واژگان حوزه مدیریت خطر حوادث و بلایا اشاره می گردد.
بلایا (بلا[1])
ازهمگسیختگی جدى عملكرد يك جامعه است كه منجر به خسارات و اثرات سوء گسترده انسانى، اقتصادى يا محيطى میشود، بهطوریکه تطابق با آن فراتر از توانايى جامعه تحت تأثیر با اتكا بر منابع داخلى است.
توضيح: بلايا حاصل تركيب مواجهه با مخاطره، وجود آسیبپذیری و ظرفيت يا اقدامات ناكافى براى كاهش يا تطابق با پيامدهاى ناگوار ناشى از وقوع مخاطرهها هستند. اثرات يك بلا شامل تلفات جانى، مصدوميت، بيمارى و ديگر تأثیرات منفى بر جسم، روان و اجتماع پيرامون انسان، آسيب به داراییها، از بين رفتن خدمات، ازهمگسیختگی اجتماعى و اقتصادى و تخريب محیطزیست میباشد. در محاوره روزمره فارسى بجاى كلمه بلا (بلايا)، گاه از واژههای بليه، حادثه و بحران نيز استفاده میشود.
البته معادل واژه حادثه Incident و معادل واژه بحران Crisis به بار معنايى آن برمیگردد. بايد ذكر كرد كه ترجمه دقيق واژه Disaster نيز «ستاره بد» است براى استفاده از واژه بلا، بلايا يا بليه است كه بهطور قراردادى هماکنون در سراسر جهان استفاده میشود. بنابراين استفاده از واژه Disaster الزاماً ارتباطى با علل وقوع آن ندارد، بلكه همانند واژه اصلى آن در زبان انگليسى، موضوعى قراردادى است.
ظرفیت[2]
عبارت است از تركيبي از تمامى نقاط قوت، خصوصيات و منابع در دسترس يك جامعه، اجتماع يا سازمان كه میتوانند جهت نيل به اهداف موردتوافق، بكار گرفته شوند. ظرفيت میتواند شامل زیرساختها، امكانات فيزيكي، نهادها، توانايى انطباقپذیری اجتماعى و همچنين دانش بشر و مهارتها باشد.
آسیبپذیری[3]
عبارت است از خصوصيات و شرايط يك جامعه، سامانه يا دارايى كه آن را در برابر اثرات مخرب مخاطرات مستعد میکند.
توضيح: آسیبپذیری از جنبههای فيزيكى، اجتماعى، اقتصادى و زیستمحیطی قابلبررسی بوده و مثالهای آن عبارتاند از: طراحى و ساخت ضعيف بناها، محافظت ناكافى از داراییها، كمبود اطلاعات و آگاهى عمومى، محدوديت در شناخت رسمى خطرها، ضعف در اقدامات آمادگى و عدم توجه به مديريت هوشمند محیطزیست. آسیبپذیری در جوامع مختلف و در طول زمان میتواند متفاوت باشد. تعريف فوق، آسیبپذیری را بهعنوان خصوصيت عناصر موردنظر (شامل جامعه، سامانه و دارايى)، مستقل از مواجهه آنها با مخاطرات، معرفى میکند. گرچه در محاورات متداول، استفاده از اين واژه شامل مواجهه با مخاطرات نيز میشود.
مواجهه[4]
عبارتاست از انسانها، اموال، سامانهها يا ديگر عناصر موجود در مناطق مخاطره كه در معرض خسارات بالقوه قرار دارند.
توضيح: اندازهگیری ميزان مواجهه میتواند بر اساس تعداد افراد يا انواع داراییهای موجود در منطقه موردنظر انجام گيرد. اين معيارها میتوانند با آسیبپذیری اختصاصى عناصر مورد مواجهه ترکیبشده و منجر به تخمين كمى خطرشوند.
پیشبینی[5]
عبارت است از بيان دقيق يا برآورد آمارى از وقوع يك رويداد يا شرايط محتمل براى یک منطقه خاص.
توضيح: در هواشناسى، پیشبینی بيانگر يك وضعيت در زمان آينده است، درحالیکه هشدار[6] به شرايطى بالقوه خطرناك در آينده نزديك اطلاق میشود.
مخاطره[7]
عبارت است از يك پديده، ماده، فعاليت انسانى يا شرايط خطرناك كه ممكن است منجر به تلفات جانى، ايجاد صدمات يا ديگر اثرات سوء بر سلامت، خسارات به دارايى، از بين رفتن معيشت و خدمات، ازهمگسیختگی اجتماعى و اقتصادى يا تخريب محیطزیست شود.
شرایط، رخداد یا وضعیتی که بالقوه میتواند منجر به خطر و آسیب گردد.
توضيح: مخاطرات موردنظر در كاهش خطر بلايا همانگونه كه در پانوشت شماره 3 سند هيوگو به آنها اشارهشده است عبارتاند از: مخاطرات با منشأ طبيعى و مخاطرات و خطرات مرتبط محيطى و فناورزاد. اين مخاطرات از ميان انواع منابع زمینشناختی، هواشناسى، آبشناسی، اقيانوسى، زيستى و فناورى و يا تلفيقى از آنها ايجاد میشوند. ازنقطهنظر فنى، مخاطرات به شكل كمى و با توجه به تواتر رخداد در شدتهای متفاوت و در مکانهای مختلف و بر اساس دادههای تاريخى يا تحليل علمى توصيف میشوند.
خطر[8]
اين واژه به تركيب احتمال وقوع يك مخاطره و اثرات منفى آن اطلاق میگردد. داراى دو معنى «خطر» است.
توضيح: اين تعريف در راستاى راهنماى شماره 73 ISO/IEC است.
كلمه خطر دارای دو معنی مشخص: در استفاده عمومى، معمولاً تأکید بر مفهوم شانس و امكان است، مانند خطر یک تصادف درحالیکه در مباحثات فنى معمولاً بر پيامدهاى سوء يك مخاطره تأکید میشود كه بهصورت خسارات بالقوه به علل بخصوص و در مکانها و بازههای زمانى خاص روى میدهند.
خطر بيان كننده در معرض قرار گرفتن نسبي با يك مخاطره است. وجود يك مخاطره به آن معني نيست كه حتماً خطري وجود دارد زيرا با عمليات پيشگيري و احتياط آميز ميتوان خطر يك مخاطره را كاهش داد.
قابلذکر است كه همگان، لزوماً درك مشتركى از اهميت و علت زمینهای خطرهاى مختلف ندارند.
ارزیابی/ تحلیل خطر[9]
عبارت است از روششناسی تعيين ماهيت و گستره خطر. ارزيابى خطر بر اساس تحليل مخاطرات بالقوه و ارزيابى وضعيت موجود آسیبپذیری كه تواماً میتوانند مردم، اموال، خدمات، شيوه معيشت و محيط زندگى را دچار آسيب بالقوه كنند، انجام میگیرد.
توضيح: ارزيابى خطر (و نقشهبرداری مربوطه) شامل اين موارد است: مرور شاخصهای فنى مخاطره مانند موقعيت، شدت، تواتر و احتمال؛ تحليل مواجهه و آسیبپذیری در ابعاد فيزيكى، اجتماعى، سلامت، اقتصادى و زیستمحیطی؛ ارزيابى مؤثر بودن ظرفیتهای انطباقپذیری اصلى و جايگزين با توجه به سناريوهاى محتمل خطر. اين مجموعه فعالیتها در برخى از مواقع بهعنوان فرايند تحليل خطر شناخته میشوند.
مدیریت خطر[10]
عبارت است از رويكرد و اقدام نظاممند در مديريت شرايط غیرمطمئن بهمنظور كاهش آسیبها و خسارات بالقوه مرتبط.
توضيح: مديريت خطر شامل ارزيابى و تحليل خطر، بهکارگیری راهبردها و انجام اقدامات بهمنظور كنترل، كاهش و انتقال خطر است. اين واژه در سازمانها به شكل گسترده جهت به حداقل رساندن خطر سرمایهگذاری و خطرهای عملياتى مانند اختلال در دادوستد، افت توليد، تخريب محیطزیست، تأثیرات اجتماعى و آسيب ناشى از انواع مخاطرات مورداستفاده قرار میگیرد. مديريت خطر موضوعى اساسى در بخشهایی مانند آب، انرژى و كشاورزى است، چراکه محصولات آنها مستقيماً تحت تأثیر شرايط وخيم آب و هوايى و اقليمى قرار میگیرند.
کاهش خسارت[11]
واژهای است كه به كاهش و محدود ساختن اثرات سوء مخاطرات و بلاياى مربوطه اطلاق میشود.
توضيح: امكان پيشگيرى كامل از اثرات سوء مخاطرات معمولاً مقدور نيست، اما دامنه و شدت آنها با اتخاذ راهبردها و اقدامات گوناگون به ميزان قابلتوجهی قابل تخفيف است. اقدامات كاهش خسارت شامل تکنیکهای مهندسى و ساختوسازهای مقاوم در برابر مخاطرات همگام با اتخاذ سیاستهای پيشرفته زیستمحیطی و آگاهسازی عمومى هستند. بايد توجه داشت كه در سیاستهای مربوط به تغييرات اقليمى، كاهش خسارت به شكلى متفاوت توصیفشده و براى كاهش ساطع شدن گازهاى گلخانهای كه سرمنشأ تغييرات اقليمى هستند، استفاده میشود.
پیشگیری[12]
عبارت است از اجتناب كامل از اثرات سوء مخاطرات و بلاياى مرتبط.
توضيح: پيشگيرى (پيشگيرى از بلايا) بيانگر مفهوم و عزم اجتناب كامل از تأثیرات سوء بالقوه، توسط اقداماتى است كه از قبل انجام میگیرند. بهعنوانمثال، آببندها و سدهايى كه خطر كاهش مواد غذايى را از بين میبرند. قوانين مربوط به كاربرى زمين كه مانع از سكنى گزينى در مناطق پرخطر میشوند و طرحهای مهندسى زلزله كه بقا و عملكرد ساختمانهای حياتى را در زمان زلزله تضمين میکنند. در بسيارى از مواقع، اجتناب كامل از خسارات امکانپذیر نيست و اين امر بهصورت اقدامات کاهشدهنده خسارات انجام میگیرد. به همين دليل، واژههای پيشگيرى و كاهش خسارت در برخى مواقع بهجای يكديگر استفاده میشوند.
آمادگی[13]
عبارت است از دانش و ظرفيت ایجادشده توسط دولتها، سازمانهای پاسخدهنده وبازيابى حرفهای، جوامع و افراد بهمنظور پیشبینی، پاسخ، بازيابى اثرات محتمل مخاطرات يا شرايطقریبالوقوع يا موجود.
توضيح: اقدامات آمادگى در چهارچوب مديريت خطر بلايا و باهدف ساخت ظرفیتهای موردنیاز مديريت مؤثر تمام انواع فوريت و گذار منظم از مرحله پاسخ به مرحله بازيابى پايدار صورت میپذیرد. آمادگى بر پايه تحليل دقيق خطر بلايا و ارتباط مناسب با سامانههای هشدار اوليه انجامگرفته و شامل فعالیتهایی است مانند طرحریزی رويدادهاى احتمالى، ذخیرهسازی تجهيزات و آذوقه، ايجاد سازوکارهای هماهنگى، تخليه، اطلاعرسانی همگانى، آموزش و تمرینهای ميدانى. اين موارد بايد توسط ظرفیتهای رسمى سازمانى، قانونى و مالى حمايت شوند. واژه مرتبط آمادگى عينى[14] بيانگر توان پاسخ سريع و مناسب در زمان نياز است.
پاسخ[15]
عبارت است از تأمین خدمات فورى و کمکرسانی به عموم در حين يا بلافاصله بعد از يك بلا بهمنظور حفظ جان، كاهش اثرات سوء بر سلامت، اطمينان از ايمنى عمومى و رفع نيازهاى حداقل و پايه مردم آسیبدیده.
توضيح: پاسخ به بلايا عمدتاً بر نيازهاى فورى و کوتاهمدت متمركز است و برخى اوقات امدادرسانی[16] خوانده میشود. مرز بين مرحله پاسخ و مرحله بعدى، يعنى بازيابى کاملاً روشن نيست. برخى از اقدامات پاسخدهی، همانند فراهم كردن اسكان موقت و ذخاير آب، میتواند در مرحله بازيابى ادامه يابد.
بازیابی[17]
عبارت است از ترميم و بهبود تسهيلات، معيشت و شرايط زندگى جوامع متأثر از بلايا بهگونهای كه اقدامات مرتبط با كاهش عوامل خطر بلايا را نيز شامل میشوند.
توضيح: وظايف مرتبط با بازيابى يعنى بازسازى[18] و بازتوانى[19] بلافاصله پس از اتمام فاز فوريت آغاز شده و بايد بر اساس راهبردهاى از پيش تعيين شده و سیاستهایی كه مسئولیتهای سازمانى را در امر بازيابى روشن میسازند و امكان مشاركت عموم را فراهم میآورند، انجام پذيرند. برنامههای بازيابى كه با آگاهى و مشاركت عمومى همراه باشند، فرصت مغتنمى را فراهم میسازند كه منجر به توسعه اقدامات كاهش خطر بلايا شده و اصل از نو بهتر بساز را ممكن میسازند.
تابآوری[20]
توانايى مقاومت، پذيرش، انطباق و بازيابى بهموقع و مؤثر يك سامانه، جامعه يا اجتماع مواجهه يافته با اثرات سوء يك مخاطره، از طريق حفظ و ترميم ساختارها و عملكردهاى پايه و اساسى اطلاق میشود.
توضيح: تابآوری به معنى توانايى تاب آوردن در برابر شوك يا به حالت نخست برگشتن پس از شوك است. تابآوری يك جامعه در برابر مخاطرات بالقوه، بر اساس ميزان منابع ضرورى و توانايى سازماندهی كه آن جامعه از قبل و در زمان نياز دارا است، مشخص میشود.
[1]. Disaster
[2]. Capacity
[3]. Vulnerability
[4]. Exposure
[5]. Forecast
[6]. Warning
[7]. Hazard
[8]. Risk
[9]. Risk assessment/ analysis
[10]. Risk management
[11]. Mitigation
[12]. Prevention
[13].Preparedness
[14]. Readiness
[15]. Response
[16]. Relief
[17]. Recovery
[18]. Reconstruction
[19]. Rehabilitation
[20].Resiliency
کپی با ذکر منبع وب سایت جامع سلامت در حوادث و بلایا مجاز می باشد.
دیدگاه خود را بنویسید